رویداد ایران:سمانه سادات فقیه سبزواری_ چشم 9 نفر در یکی از کلینیک های خصوصی قم کور شد، خبری تکان دهنده و نگران کننده که به سرعت در تمام فضای مجازی پر شد و کمی بعد خبردیگری از سوی محمود پرهام معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی قم منتشر شد که خبر پیشین را تکذیب نمی کرد و خبر از عفونت چشم 9 بیماری بود که پس از ویزیت اولیه بعد از جراحی مشخص شده بود چشم بیماران در این کلینیک خصوصی دچار عفونت شده است. خبرهای ضد و نقیض در فضای مجازی و کوچه و بازار هر لحظه اضافه می شد.
حتی فکر کردن به این موضوع که برای درمان بروی و نابینا شوی سخت بود تا دیروز دنیا را با تمام زیبایی ها و رنگ آمیزی هایش مشاهده می کردی و امروز جز سیاهی و تاری چشمانت نبیند.
تحقیقات برای یافتن بیماران این کلینیک خصوصی به نتیجه رسید و توانستیم وضعیتشان را از خانواده هایشان جویا شویم. در نتیجه تحقیقات متوجه شدیم چند تن از کسانی که در این فاجعه پزشکی که برخی علاقمند هستند آن را یک اتفاق ساده و یا قصور عنوان کنند، به جز همشهریان و دیگر هموطنانمان، توریست های عراقی هستند که برای درمان، شهر قم را انتخاب کردند و متاسفانه سوی چشمانشان از بین رفته است .
*پزشک معالج متوجه عفونت چشم نشد
زهرا اسفرم از نزدیکان فتحیه عبدالله ؛ همان بیماری است که از عراق برای درمان آب مروارید به قم سفر کرده و به امید اینکه نور چشمانش بهتر از قبل می شود زیر تیغ جراحی رفت و دیدگانش تیره و تار شد.
اسفرم همه چیز را اینگونه تعریف می کند: خاله ام از بصره در قم مهمان بود و برای جراحی یکی از چشمانش که به آب مروارید داشت توسط یکی از جراحان چشم ویزیت و نوبت عمل به وی داده شد.
صبح 31 فروردین ماه برای انجام عمل جراحی به یکی از کلینیک های خصوصی مراجعه کردیم و جراحی تا ساعاتی بعد انجام و به پایان رسید و مراحل ترخیص به سرعت اجرا شد اما از بدو ترخیص متوجه شدیم که این بیمار با سردردهای عجیب و چشم درد شدید مواجه است. سحرگاه روز بعد بود که با دیدن تب و تاب خاله ام که پیرزن 75 ساله ای است به یکی از درمانگاه ها مراجعه کردیم اما این درد امان بیمار را بریده بود تا اینکه صبح شد و به کلینیک مراجعه کردیم و پزشک معالج پس از معاینه نتوانست علت بی تابی بیمار را تشخیص بدهد و این دردها تا روز بعد ادامه داشت و موجب شد بار دیگر به پزشک مراجعه کنیم و این بار پزشک معالج پس از بررسی متوجه شد که عفونت شدید چشم این زائر عراقی را فرا گرفته و پس از تزریق اولیه و دستور بستری در بیمارستان؛ ما را روانه بیمارستان فارابی در تهران کرد.
پزشک معالج و رئیس کلینیک در حالی که می دانستند کوتاه ترین زمان هم برای از بین نرفتن امید در این حادثه حیاتی است ما را به حال خود رها کردند تا با وسیله ای شخصی به تهران برویم.
پس از رسیدن به بیمارستان فارابی و بررسی پزشکان متوجه شدیم عفونتی شدید موسوم به عفونت بیمارستانی چشم بیمار را درگیر کرده است و کمتر امیدی به بهبودی است. اقدامات درمانی توسط پزشکان متخصص آغاز و بیمار به مدت یک هفته در بیمارستان بستری شد.
در طول این مدت چند عمل جراحی مختلف بر روی چشم بیمار انجام شد.پیوند قرنیه، ترمیم شبکیه عمل هایی بود که نتایج مطلوبی را به دنبال نداشت و بنا به گفته دکتر سلیمانی و دکتر بحرانی در بیمارستان فارابی عفونت زیاد موجب خوردگی شبکیه شده بود با این وجود؛ تلاش ها برای خشک کردن عفونت ادامه دارد و به صورت قطعی گفته شد ه است که امیدی به بازگشت بینایی خاله ام وجود ندارد.
اسفرم حال و روز بیمارشان را اینگونه توصیف می کند: خاله ام علاوه براینکه بینایی اش را از دست داده است دچار فشار چشم و سردردهای شدید همراه با افسردگی شده است و به دلیل اینکه زبان فارسی بلد نیست بیش از پیش اذیت می شود .
این رسم مهمان نوازی نیست...!
وقتی از او دلجویی می کنم و می گویم شما مهمان هستید و انشاالله سلامتی بیمارتان بازگردد و شفا حاصل شود می گوید: رسم مهمان نوازی این نیست ...! هنوز نگران است و ادامه می دهد خاله ام بین دیگر بیماران وضعیتش بدتر است و ما از طریق مراجع قضایی پیگیر این اتفاق هستیم و از سوی سفارت عراق قطعا پی گیری می کنیم.
علی جواد دیگر بیمار عرب زبانی است که از عراق برای درمان به قم سفر کرده و در کلینیک خصوصی مورد جراحی قرار گرفته است. اگر این جراحی با موفقیت به پایان می رسید قطعا کارنامه درخشانی در عرصه توریسم درمانی برای قم بود اما آلودگی موجب شد این زائر عراقی هم نابینا شود.
برای ارتباط با این بیمار و جویای وضعیتش تماس می گیریم که متوجه می شویم فارسی بلد نیست و بنا به پیشنهاد پسرش احمد علی که با او در این سفر پررنج همراه است و او هم فارسی نمی داند به واسطه فضای مجازی و بهره بردن از ظرفیت پیامک مصاحبه انجام شود.
احمد علی با زبان عربی برایمان پیام می دهد که از عراق به منظور بررسی معاینات پزشکی به قم آمدیم و پس از مراجعه به کلینیک چشم پزشکی خصوصی تشخیص داده شد پدرم به بیماری آب مروارید دچار شده و باید جراحی شود. ما با اطمینان خاطر پدرم را به تیغ جراحی سپردیم اما پس از جراحی پدرم با سردرد و چشم درد فراوان مواجه شد و حتی متوجه شدیم نمی تواند اطرافش را ببیند.روز دوم پس از اینکه به کلینیک مراجعه کردیم، پس از معاینات اولیه به ما گفتند باید سریع به بیمارستان فارابی تهران بروید. با اینکه وضعیت بیمار حاد بود و باید با مراقبت خاص اعزام صورت می گرفت، خودمان رفتیم. پدرم به سرعت در بیمارستان فارابی بستری و مورد جراحی قرار گرفت. اما با وجود تلاش پزشکان امکان بازگشت بینایی به چشمان پدرم وجود ندارد. بنا به گفته وی این بیمار 86 ساله در حال حاضر با درد فراوانی مواجه است و درمان هنوز ادامه دارد. هرچند که از بیمارستان مرخص شده است اما مشکلات ناشی از آلودگی و عفونت همچنان ادامه دارد
*پرستار زودتر از پزشک تشخیص داد چشمم عفونت کرده است
پس از پی گیری برای یافتن دیگر بیماری که در این ماجرا دچار آسیب شده بود با آقای سامع تماس گرفتیم او که مردی سالمند است با مهربانی خود پاسخگوی ماست. درد چشم آزارش می دهد و در صدایش درد و آهی نهفته است که هرگوش شنوایی حتی اگر برای نخستین بار هم صدای او را بشنود متوجه ناراحتی اش خواهد شد. برایمان اینگونه تعریف می کند که 31فروردین ماه براساس نوبتی که برای عمل جراحی داشتم از ساوه به قم آمدم و مورد جراحی قرار گرفتم ظهر همان روز پس از جراحی به ساوه بازگشتم. از لحظات نخست ترخیص از این کلینیک چشم پزشکی با سردردهای عجیب و دردناکی مواجه بودم روز بعد از جراحی همراه با دامادم به کلینیک مراجعه کردیم و به پزشک معالج گفتم دردهای ناشی از این جراحی به شدت اذیت می کند، اما پزشک معالج با عنوان اینکه التهاب است مرا به اتاق پانسمان ارجاع داد که پرستار همان کلینیک به من گفت چشم شما عفونت دارد. از این حرف پرستار نگران بودم و با پزشک مطرح کردم و پاسخ خاصی به ما داده نشد و ما بار دیگر به ساوه برگشتیم تا اینکه روز بعد در طی تماسی از سوی این کلینیک چشم پزشکی از پسرم خواسته شد هرچه سریعتر برای معاینه مجدد به قم برویم. پزشک معالج حتی پس از معاینه مجدد نیز نگفت که دچار عفونت شده ای؛ با تزریق داخل چشم به همراه معرفی نامه ما را به بیمارستان فارابی ارجاع دادند.
به اینجا که می رسد صدایش می لرزد و ادامه گفت و گو را به دخترش می سپارد. دختر این بیمار با اشاره به مصاحبه اخیر دکتر پرهام معاون دانشگاه علوم پزشکی می گوید: در حالی ایشان با کوچک نشان دادن این فاجعه از ترخیص 6 بیمار از جمع 9 بیماری که در این کلینیک مورد جراحی قرار گرفته و نابینا شده اند سخن می گوید که وضعیت هیچ یک از بیماران خوب نیست و بیمارستان بیشتر از مدت زمان محدود نمی تواند بیمار را نگه دارد و ترخیص می کند تا ادامه درمان در منزل انجام شود. پزشکان به دنبال خشک کردن عفونت هستند با چند کلینیک و درمانگاه تماس گرفتیم اما هیچ مرکزی ما را پذیرش نمی کند.ما از پزشک معالج و رئیس کلینیک چشم پزشکی اعلام شکایت کردیم.
بغض مانع از گفتن دردهایی که با دیدن درد پدر بر سینه دارد، نمی شود و می گوید: در این مدت هیچ کسی برای دلجویی و پیگیری وضعیت این بیماران مراجعه نکرده است، اگر دردی از ما دوا نمی کنند حداقل نمک بر زخم نباشد.
* پیرمرد ملایری در مقابل پرداخت مبلغ برای معالجه دچار کوری شد
هدایت زندیه نیز دیگر بیماری است که در 31 فروردین از ملایر در این کلینیک خصوصی مورد جراحی قرار گرفته و در مقابل مبالغی که پرداخت کرده است، چشم او برای همیشه بخاطر آلودگی تجهیزات اتاق عمل نابینا شد.
محسن زندیه پسر هدایت زندیه نیز از وضعیت پدرش می گوید: پدرم بینایی اش را از دست داد و سرگیجه و سر درد دارد، او نابینا شده است. پدرم چند روزی را در بیمارستان فارابی بستری بود و مورد جراحی قرار گرفت پس از چند روز از بیمارستان فارابی مرخص شد اما با توجه به وضعیت بحرانی پدرم به سرعت در بیمارستان دیگری در کرج بستری اش کردیم. پدرم پیرمردی 67 ساله است که به دلیل قرار گرفتن در این شرایط بسیار افسرده شده است. یکی از پزشکان در بیمارستان فارابی گفت که باید زمان بدهید اتفاق ناخوشایندی افتاده و ممکن است هیچ گاه بینایی اش بازنگردد. پسر این بیمار ملایری نیز تاکید می کند ما از مراجع قانونی پی گیر هستیم
سید کاظم حسینی دیگر بیماری است که 64 ساله قمی است و در همان روز و توسط همان پزشک مورد جراحی در کلینیک خصوصی قرار گرفته است.
پسرش سید محمد حسینی در پاسخ به پرسش هایمان مبنی بر چگونگی وضعیت بیمارشان اینگونه می گوید: پدرم در یکی از کلینیک های خصوصی جراحی کرد و دچار عفونت شد، سردرد و چشم درد از نخستین روز پس از جراحی امانش را برید و پس از مراجعه به پزشک معالج، ما را به بیمارستان فارابی ارجاع دادند و در آنجا نیز پیوند قرنیه صورت گرفت. اما در حال حاضر پدرم نمی تواند ببیند و به ما امیدی داده نشده که بتواند بینایی اش را بدست بیاورد. از روز اول تا کنون از دانشگاه علوم پزشکی و یا کلینیک کسی به ما مراجعه نکرده و دلجویی صورت نگرفته است.
حسینی که به خوبی کلینیک خصوصی و رئیس آن را می شناسد می گوید: مدیر این کلینیک فردی پولدار و با اعتبار است به همین دلیل صدای ما در قم به جایی نمی رسد و به راحتی همه مسئولان از کنار این ماجرا می گذرند.
در ادامه پی گیری ها با فاطمه هاشمی وکیل پرونده این مصدومان که مادر وی نیز در این ماجرا دچار آسیب شده است، سخن گفتیم.
هاشمی اینگونه روایت می کند 31 فروردین عمل های متعددی در یکی از کلینیک های خصوصی انجام می شود که 9 نفردچار عفونت شدید شدند و همین عامل موجب شد چند نفر آنان بینایی خود را از دست بدهند. در این راستا وکالت جمعی از این بیماران اخذ شد و پرونده قضایی این کلینیک برای بررسی قصور پزشکی و دیگر احتمالات در شعبه 6 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب باز شده است.
در بررسی این اتفاق ناگوار در قم که ضربه شدیدی به توریسم درمانی در این شهر می زند نکته ای قابل توجه وجود دارد که پیش از بروز حادثه برای این بیماران، مشابه این ماجرا در عمل های 21 و 26 فروردین در همین کلینیک رخ داده است که مورد اول و دوم هر دو با همین علائم به کلینیک مراجعه می کنند که مورد اول با مراجعه به بیمارستانی در تهران تحت درمان قرار گرفته و حال وی رو به بهبود است و مورد دوم نیز نابینا شده است.
جای سئوال دارد که جان شیرین مردم چرا برای مسئولان این کلینیک خصوصی بی ارزش است که با مشاهده موارد قبلی باز هم جان دیگر بیماران را به بازیچه گرفتند.